من و همسرم، یک نوزاد داغ و من، هر روز به باشگاه می رویم. دیروز، مربی ما برای یک جلسه یوگای داغ به ما پیوست. همانطور که تماشا می کردم، همسرم مشتاقانه از کیر بزرگش لذت می برد، سپس با اشتیاق آن را عمیق می کرد. من نمی توانستم در برابر پیوستن به عمل مقاومت کنم، که منجر به یک سکس گروهی فراموش نشدنی شد.